< آقایون؟؟؟؟؟؟
به سلامتی شهیدی که رفت رو مین، واسه خاطر ناموس رفیقش
چند دقیقه تامل(حجاب قرن21)

حفیظی | 11:2 - پنج شنبه 23 ارديبهشت 1395




دنیا را....
دخترانه های زیبای ما میسازد....
آن هنگام که در برابر نامحرم....
رویت را تنگ تر میگیری و صدای خنده ات را آهسته تر میکنی....
آن هنگام که چادرت در هیاهوی باد و تیرهای آفتاب و شلاق های باران از سرت جدا نمیشود....
آن هنگام که پدرت یا برادرت، تنها مرد زندگیت است که عاشقانه دوستش داری...
و آن هنگام که همه ی اینها را فقط و فقط برای خدایت ، نگه میداری....
ببین لبخند مهربان خدارا 
و 
گوارای وجودت این لبخند....

  

 

حفیظی | 10:44 - پنج شنبه 23 ارديبهشت 1395




 
مگر ما چه کرده ایم که شرمنده شهدا باشیم؟! 
کارمان شده لینک کردن عکس شهدا وتیتر زدن برای آن! 
راستی شهدا از ما می خواهند که مدام عکسشان را به هم نشان دهیم؟مگر عکس شهدا دردی هم دوا می کند؟

شاعری می گفت :

نامشان تنها بر کوچه های بن بست و حقیر مانده است... 
چه اهانت بی شرمانه ای...
آن ها دل هایشان را به نام خدا کردند و ما... 

نه جناب شاعر!
کدام کوچه بن بست و حقیر؟! 
بزرگراه هایمان به نام شهدا است!


-ببین!گوش کن بذار بگم! همت و ولش کن! برو از حکیم بیا...
-وای وای! همت که اعصاب نمیذاره برا آدم! لامصب همش ترافیکه... 
-ته خرازی می رسی به همت، باکری رو که رد کردی، از تو چمران بنداز بیا بالا...

حرفم را پس گرفتم!
شهدا واقعا شرمنده ایم که از اسم خاص به اسم مکان تبدیل شده اید! 
با شما باید راه بهشت را پیدا کرد نه راه خیابان های شهر را...

راستش را بخواهید نام شمارا بر خیابان ها گذاشتیم تا فراموشتان نکنیم،ولی از شما چه پنهان ما خودمان راهم به یاد نمی آوریم چه برسد به شما!
نشانه اش هم اینکه اینقدر برای خودمان یوزر های مختلف ساختیم ودرپس چهره ها و نام های مختلف مخفی شدیم،که صفحه نفاق مجازی پرونده آخرتمان، سیاه سیاه است...

شهدا شرمنده ایم که برخی با عکس های شما مشغول جمع کردن مثبت برای پروفایلشان هستند...

شهدا شرمنده ایم که حتی به اندازه یک خط، از شیوه زندگی تان را بلد نیستیم...

شهدا شرمنده ایم که می دانیم کدام یک از اعمال مان مارا شرمنده شما می کند و خود را اصلاح نمی کنیم...

شهدا شرمنده ایم که همیشه شرمنده ایم...

شما را به سرورتان اباعبدالله قسم،کمک کنید تا شرمنده تان نباشیم 

افکارما نیازمند یاری دستان شماست... 

حفیظی | 10:37 - پنج شنبه 23 ارديبهشت 1395




 

پوستر عاقبت نسیه فروشی / طرح جدید اسکناس 50000 ریالی

 

نباید فراموش کنیم که در کربلا تحریم ها را زمانی برداشتند که سرها را بریدند؛ خیمه ها را سوزاندند و اهل بیت (ع) را به اسارت بردند و این نهایت حماقت است اگر برخی فکر کنند یزیدیان زمان برای لغو تحریم ها به کمتر از این راضی هستند. عرصه عاشورا به گستره تاریخ است ...

رهبر معظم انقلاب : من با مذاکره کردن مخالف نیستم؛ مذاکره کنند؛ تا هروقت میخواهند مذاکره کنند! من معتقدم باید دل را به نقطه‌هاى امیدبخش حقیقى سپرد، نه به نقطه‌هاى خیالى، آنچه لازم است این است.

حفیظی | 19:51 - دو شنبه 25 اسفند 1393




تا حرف از مرگ بر آمریکا میشه یه عده ژست روشنفکری می گیرند و میگن ای ابابا این حرف ها چیه ما الان تو قرن 21 هستم یک مقدار منطقی باشین. یخورده از ژاپنی ها یاد بگیرین. ﺍﺯ رئیس ﺟﻤﻬﻮﺭ ﮊﺍﭘﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﮒ ﺑﺮ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ نمیگین؟ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺭﯾﯿﺲ ﺟﻤﻬﻮﺭ آﻣﺮﯾﮑﺎ ﺗﻠﻔﻦ ﭘﺎﻧﺎﺳﻮﻧﯿﮏ ﺍﺯ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺑﺮ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﺎﻻﺗﺮه.

تلفن روی میز اوباما پاناسونیک نیست !

در جواب این عزیزان عرض کنم والا هرچی ما فکر کردیم و تحقیق کردیم دیدیم حکومت ژاپن بر اساس امپراتوری بوده نه ریاست جمهوری و الان اینا رئیس جمهور ژاپن رو از کجا آوردن خدا میدونه. شاید همین دیشب یدفه انتخابات برگزار کردند من بی خبرم.

در خصوص تلفن روی میز آقای اوباما هم من در تعجبم که آیا ممکن هست آمریکا با داشتن شرکت های قوی در تولید تجهیزات الکترونیکی میاد از تجهیزات ژاپن استفاده کنه؟ بعد گفتم از کجا معلوم؟ شاید استفاده کنه. برا همین یه تحقیقی کردم ببینم جریان چیه که خب همه چیز مشخص شد.

طبق تحقیقات مشخص شد رئیس جمهور اوباما از دوتا تلفن روی میزش استفاده می کنه. یکی از اون ها گوشی تلفن Unified IP Phone 7965G سیسکو مجهز به سیستم VoIP که مهم‌ترین دستگاه اوباما در طول روز محسوب میشه.

تلفن روی میز اوباما پاناسونیک نیست !

و گوشی تلفن دیگه اوباما تلفن امنیتی Telecore IST-2 به عنوان ایمن‌ترین گوشی تلفن جهان متصل به خطوط اختصاصی روسای جمهور جهان هست که همانطور که مشخصه هردوتا تلفن هم ساخت آمریکاست نه ژاپن.

تلفن روی میز اوباما پاناسونیک نیست !

اما ماجرا به همینجا ختم نمیشه. همین ژاپنی که آمریکا 45 درصد شهر های اون رو ویران کرد چنان دست به سینه آمریکا شد که آمریکا توانست قانون کاپیتولاسیونی که در ایران اعمال کرده بود رو در ژاپن پیاده کنه تاحدی که بارها مردم علیه تجاوزات نظامیان آمریکا به دختران حتی کمتر از 12 سال دست به تظاهرات زده اند که هیچ تاثیری نداشته است.

از طرفی ژاپن بعد از بمباران اتمی توسط آمریکا مجبور شد ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺑﺎﺯﻧﺪﻩ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﻟﯽ ﺍﻻﺑﺪ به آمریکا ﻏﺮﺍﻣﺖ پرداخت کنه و بخشی از سرزمین هاش رو در اختیار آمریکا قرار بده برای ساخت پادگان نظامی و خود ژاپن حق داشتن ارتش مستقل رو نداره.

حالا به نظر شما یه همچین کشور فکل زده مفلوکی که غیرت دفاع از ناموس خودش رو هم نداره با ایران پرغرور برابره؟ این ها که حتی جرات گرفتن حق خودشون رو هم ندارن چه برسه به اینکه برن برا اوباما تلفن هم بسازن.

حفیظی | 19:51 - دو شنبه 25 اسفند 1393




 

 

حفیظی | 21:38 - سه شنبه 21 بهمن 1393




فردای روزی که دشمن بعثی خرمشهر رو گرفت، جسد بی جان و عریان دختر خرمشهری رو به تیرک بلندی بستند و اونطرف کارون مقابل چشم های رزمنده های ایرانی گذاشتند.

رگ غیرت رزمنده های دلیر ایرانی به جوش میاد و تک آورهای نیروی زمینی ارتش سه تا شهید می دهند تا بلاخره جسد اون دختر رو پایین میارند و بخاک می سپارند.

بله درست خوندین، سه شهید برای جسد یک دختر مسلمان ایرانی. و حالا بعد از گذر ایام آن عده ای که از صدقه سری همین شهدا بر صندلی های نرم همین جمهوری اسلامی تکیه زده اند بر طبل بی غیرتی می کوبند.

سه شهید برای جسد یک ناموس

امروز وزیر ارشاد همین جمهوری اسلامی ایران خیلی راحت می گه: حالا خانم ها ساپورت بپوشند و اصلا مشکلات جامعه ما این ها نیست....

این حرف یعنی اینکه اگر خدایی نکرده دشمن یکبار دیگه جسد بی جان و عریان یک دختر ایرانی را به تیرک ببنده ما باید با خودمون بگیم: اصلا مشکلات جامعه ما این ها نیست.

درسته که امروز به لطف امنیتی که شهدا برای ما به ارمغان آورده اند بیگانگان اجازه دست درازی به ناموس ما را ندارند اما از صدقه سری بعضی از مسئولین هر روز دشمنان بیگانه با پوشاندن لباس هایی زننده ناموس مارا برای چشم های کل دنیا عریان می کنند...

حفیظی | 20:29 - شنبه 13 دی 1393




حفیظی | 19:56 - شنبه 13 دی 1393




حفیظی | 19:48 - شنبه 13 دی 1393




 

چـادرِ مـن

نـه بـرای نشـان دادن فقـر در سریـال هـای کشـورم است …

نـه لبـاس متهمـان ِ دادگـاه و زنـدان هـا …

چـادر مـن تـاج بنـدگـی مـن است …

سنـد زهـرایی بـودنـم را امضــا میکنـد …!

                              

طعنـه هـا دلسردت نکنـد بـانــو …

بـا افتخـار در کوچـه هـای شهـر قـدم بـزن …!

حفیظی | 20:13 - یک شنبه 16 آذر 1393




  

ﺷﻬﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺑﺮ ﺑﺪﻧﺶ ﺧﺎﻟﮑﻮﺑﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ‎‎!

ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮐﺎﺭﯼﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﺷﮏ ﺑﻌﻀﯽﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻧﮕﯿﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﺟﺰﻭ ﻏﻮﺍﺹﻫﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﺧﻂ ﺷﮑﻦ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﮎ ﺩﺷﻤﻦ ﻣﯽﺷﺪ .
ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﺪ ﻣﯽﺭﻓﺖ ﯾﮏ ﮔﻮﺷﻪ، ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﺍﺩ
ﺭﻭﺣﯿﻪ ﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﭼﻨﺪﺍﻧﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽﺩﺍﺩ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ .
ﻣﻦ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﺸﮑﻮﮎ ﺷﺪﻡ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ، ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﺭ ﺍﯾﻦﺑﺎﺭﻩ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻟﺰﻭﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺎﺯﺭﺳﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻨﺪ ﺗﺎ ﻧﮑﻨﺪ ﺧﺪﺍﯼ ﻧﺎﮐﺮﺩﻩ، ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﻩﺍﯼ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﻟﺒﺎﺱ ﺧﻮﺩ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ .
ﺁﻥ ﻓﺮﺩ ﻫﻢ ﺑﯽ ﺷﮏ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﮐﻢ ﻫﻮﺷﯽ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﮕﺎﻩﻫﺎﯼ ﭘﺮﺳﺶ ﮔﺮ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
ﯾﮏ ﺷﺐ ﻣﻮﻗﻊ ﺩﻋﺎﯼ ﺗﻮﺳﻞ، ﺻﺪﺍﯼ ﻧﺎﻟﻪﻫﺎﯼ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻗﻄﻊ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﺷﺪ .
ﺍﻭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺑﯽ ﺧﻮﺩ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺣﺮﻑﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺧﻄﺎﺏ ﻣﯽﮐﺮﺩ . ﻣﯽﮔﻔﺖ :
ﺍﯼ ﺧﺪﺍ ! ﻣﻦ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺍﯾﻦﻫﺎ ﻧﯿﺴﺘﻢ . ﺍﯾﻦﻫﺎ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺍﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﺮﺍ ﺑﻬﺘﺮ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﯽ ... ﻣﻦ ﭼﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺭﺍ ﺳﺮﻡ ﮐﻨﻢ؟ ﺍﯼ ﺧﺪﺍ !
ﺳﻌﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺷﯽ ﮐﻪ ﻣﻘﺪﻭﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺳﺎﮐﺖ ﮐﻨﻢ.
ﺣﺎﻟﺶ ﮐﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺷﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﻫﻨﻮﺯ ﮔﻮﺷﻪ ﯼ ﭼﺸﻤﺶ ﺭﺍ ﺯﯾﻨﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ:
ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻧﻤﯽﺷﻨﺎﺳﯿﺪ . ﻣﻦ ﺁﺩﻡ ﺑﺪﯼ ﻫﺴﺘﻢ . ﺧﯿﻠﯽ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﺣﺎﻻ ﺩﺍﺭﺩ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻣﯽﺷﻮﺩ . ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯽﮐﺸﻢ، ﺍﺯ ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻭ ﭘﺎﮐﯽ ﺷﻤﺎ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻣﯽﺷﻮﻡ ...
ﮔﻔﺘﻢ :
ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺗﻮ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻩﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ . ﺣﺎﻻ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﻫﺴﺘﯽ . ﺗﻮ ﺑﻨﺪﻩ ﯼ ﺧﺪﺍﯾﯽ . ﺍﻭ
ﺗﻮﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﭘﺬﯾﺮﺩ ...
ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﻭﺧﺖ . ﮔﻮﯾﺎ ﺷﺮﻡ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﻣﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ .
ﮔﻔﺖ:
ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻪﺍﺵ ﺁﺭﺯﻭ ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﻮﯾﺪ، ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻢ ﭼﻨﯿﻦ ﺁﺭﺯﻭﯾﯽ ﮐﻨﻢ .

ﺗﻌﺠﺐ ﻣﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺷﺪ . ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ :
ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ؟ ﺩﺭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﺯ ﺍﺳﺖ . ﻓﻘﻂ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺁﺭﺯﻭ ﮐﺮﺩ .
ﺍﻭ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﺎ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ، ﮔﻮﺷﻪ ﯼ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺯﺩ . ﺍﺯ ﺁﻥ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﯾﮑﻪ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ . ﺗﺼﻮﯾﺮ ﯾﮏﺯﻥ ﺭﻭﯼ ﺗﻦ ﺍﻭ ﺧﺎﻟﮑﻮﺑﯽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ .
ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﭼﻪ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ :
ﻣﻦ ﺗﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻩ ﭘﯿﺶ ﻫﻤﻪﺵ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺑﻮﺩﻡ . ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ. ﺣﺎﻻ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩﺍﻡ. ﻣﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪﺵ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﻮﻡ، ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﭘﯿﮑﺮ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺷﻬﺪﺍ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﺑﺒﺮﻧﺪ. ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﺍﯾﻦﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺪﺗﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ
ﺑﻐﻀﺶ ﺗﺮﮐﯿﺪ ﻭ ﺯﺩ ﺯﯾﺮﮔﺮﯾﻪ . ﻭﺍﻗﻌﺎً ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﻣﯽﺳﻮﺧﺖ ﻭ ﺍﺷﮏ ﻣﯽﺭﯾﺨﺖ . ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺷﺎﻧﻪﺍﺵ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ :
ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻈﺮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺟﻠﺐ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﻭ ﺑﺲ
ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﺗﮏﺗﮏ ﻣﺎ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪ . ﺁﻫﯽ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺑﭽﻪﻫﺎ ! ﺷﻤﺎ ﺩﻝ ﭘﺎﮐﯽ ﺩﺍﺭﯾﺪ، ﺍﻟﺘﻤﺎﺱﺗﺎﻥ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺎﻗﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪ . ﻣﻦﺍﺯ ﺷﻬﺪﺍ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯽﮐﺸﻢ ...
ﺁﻥ ﺷﺐ ﮔﺬﺷﺖ . ﺣﺮﻑﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﺩﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺁﺗﺶ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﻏﺒﻄﻪ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩﯾﻢ . ﺩﻝ ﺑﺎﺻﻔﺎﯾﯽ ﺩﺍﺷﺖ. ﯾﻘﯿﻦ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻧﯿﺰ ﮔﻠﭽﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ . ﺧﺪﺍ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺳﻠﯿﻘﻪ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ.
ﺷﺐ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﻣﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺩﻝ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ .
ﮔﻠﻮﻟﻪ ﯼ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﻪ ﭘﯿﮑﺮﺵ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩ . ﺍﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺍﺭﻭﻧﺪ ﻣﺎﻧﺪ .

ﺭﺍﻭﯼ : ﻣﺤﻤﺪ ﺭﻋﯿﺘﯽ / ﺍﺯ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﻟﺸﮑﺮ ﻭﯾﮋﻩ 25 ﮐﺮﺑﻼ

حفیظی | 19:43 - پنج شنبه 17 مهر 1393




مامان ؟!
لحاف من صورتی بود ، چرا سفید شده ؟؟ !!
بالشم مثل پنبه بود ، چرا مثل سنگ شده ؟؟ !!!
بابا ؟!
تو که میدونستی از تاریکی میترسم .. چرا لامپو روشن نکردی ؟
مگه داره بارون میاد .. !!!؟؟ چرا همه جا بوی خاک میده ؟؟
من که دیروز حموم بودم ... چرا منو شستن ؟ !
عشـقم .. ؟!!!
چرا گریه میکنی؟؟!
..:: آروم باش ::..
مگه وقتی زنده بودم ارزشمو فهمیدید ؟؟

حفیظی | 12:12 - یک شنبه 26 مرداد 1393




یکی از مشاورین و جاسوسان کاخ سفید در گزارش خود نوشته است :
ما موفق شدیم چــــادر مشکی زن ایـــرانی را به چـــــادر توری و گلدار تبدیل کنیـــم.
چـــــادر توری و گلدار زنان مسلمان را به مانتو تبدیل کنیم!
مانتو های بلند را به مانتوهای رنگین، تنگ و خیــــلی کوتاه.
و اکنون از حجاب یک زن مسلمان فقط یک روسری مانده است.
آنان از اینکه با نامحرمان ارتباط داشته باشند، شرمنده نیستند
از این شرمنده اند که در محیطی نتوانند با نامحرم ارتباط مستقیم برقرار کنند
اگر ما بتوانیم این روسری را هم از خانـــم های ایرانی بگیریم
و زنان ایرانی را به خیابانها بکشانیم در نهایت
زنان ایرانی دیگر فرصتی برای تربیت فرزندانشان ندارند
آنوقت چیزی از اســــلام و انـقــــلاب در ایران باقـــــی نــخواهد ماند!!

حفیظی | 12:7 - یک شنبه 26 مرداد 1393




http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/6/18/401536_662.jpg

چقـــدر غــــریب است یوســــف زهرا(عج)در عـــصر ما
در کشور(امام زمـــانی) بعضی از دخــــتران دم از آزادی میزنند
 
آزادی به چه معــــنا؟
به معنـــای:پوشیدن مانتـــوی تنگی که نای نفــــس کشیدن را هم ندارد
به معنــای:هفت قـــلم آرایش کردن صـــورت است
به معنـــای:پوشیدن شلـــوارهای ساپورت

 

حفیظی | 14:24 - چهار شنبه 14 خرداد 1393




32511285058928978372.jpg
و هم چنان حراج زده اند..
بر مانده حساب زیبایی خودشان در این روزهای اندک دنیا..

حفیظی | 1:0 - دو شنبه 15 ارديبهشت 1393




http://kanooneroshd.ir/wp-content/uploads/index.jpg

در روایت وارد است که جهنم هفت در دارد و در هر دری هفتاد هزار کوه و در هر کوهی هفتاد هزار شعبه و در هر شعبه ای هفتاد هزار وادی است و در هر وادی هفتاد هزار شقه است و در هر شقه هفتاد هزار خانه است و در هر خانه هفتاد هزار مار است که بلندی هر مار به اندازه سه روز راه است و نیشهای آنها به اندازه درخت خرماست. این مارها به انسانها حمله می آورند و می درند و گوشت های بدن ایشان را متلاشی می کنند.
اهل عذاب با مشاهده این مارها به نهرهایی از آتش که در روی زمین جهنم در جریان است و مملو‌ء از زهر مار و عقرب است پناهنده می شوند و خودشان را به درون این نهرها می اندازند. این نهرها هم به قدری عمیق هستند که اهل عذاب وقتی داخل این نهرها می افتند ۷۰ جریف پایین می روند و هر جریفی ۷۰ سال راه است. »(کفایة الموحدین ـ مبحث جهنم)

حال سخن این جاست چرا انسان با این همه روایات و آیاتی که اشاره به عذاب اخروی دارد به فکر توبه نیست؟

با اندکی تامل به این عکس خواهیم دید ما در این دینای فانی تحمل دیدن لاشه برخی حیوانات که به مراتب از حیوانات عذاب جهنم کوچکتر و ناچیزترند، نداریم اما با کردار ناثواب همنشینی و مجاورت با حیوانات عذابی که نتیجه اعمال خودمان هستند، برای دنیا باقی و ابدی خود می خریم.

باید با ترک گناهی چون بد حجابی خود را از عذاب اخروی مصون و محفوظ بداریم.

حفیظی | 11:2 - سه شنبه 12 فروردين 1393




http://s5.picofile.com/file/8114255476/44193364730923785199.jpg

بآ تغییر "دیپلماسےِ مقاومتـــ" بـﮧ "دیپلماسےِ لبخند" :

✘ در 5 ماه گذشتـﮧ 6 بار تهدید به حملـﮧ ےِ نظامے
✘ جاטּ گرفتـטּ دوبآره تروریستـــ ها در سوریـﮧ
✘ کلید خوردن عملیات اطلاعاتے بر علیـﮧ ایــــرآטּ
✘ تــ!ــرور دیپلمات ایراטּ در یمـטּ
✘ گروگاטּ گرفتـטּ 5 سرباز ایرانے و درخواست معاملـﮧ آناטּ با 300 نفر!
✘ بمب گذارے روبروے سفارت ایــــراטּ
✘ حملـﮧ تروریستی بـﮧ ساختماטּ رایزنی فرهنگے در بیروتـــ
✘ تعلیق برنامـﮧ ے هسته اے

و و و و ....

خب حضرات اعتدالے و باسواد بفرمائید چـﮧ بدست آرودیم؟
✘ عزت ملے
✘ غرور ایرانے
✘سرافرازے
✘برطرف سازےِ ایران هراسے
✘ پول خودماטּ!!!!
✘ گامے براے شکستـטּ تحریم
و و و و ...

┘◄ یک مُشتـــ شعآر یک مشتـــ سخنرانے قشنگــــ...

پ ن :
ایـטּ داستآטּ همچناטּ تا 3 سال دیگر ادامه دارد....

قابل توجه:
من یک بیسوادم!

حفیظی | 18:34 - جمعه 23 اسفند 1392




 
 
 
 
 

حفیظی | 18:32 - جمعه 23 اسفند 1392




بســــــم رب الـــــزهـــراء(س)

این جمعه بیا به فکر [مـــــآدر ] باشیم

 در فکر عزای یــآس پــرپــر باشیم

هر جـــمــعـه اگر ز حجر تو خون خوردیم

این هفته به یاد پـــهــلـو و در باشیم.

التماس دعا

یازهـــراء(س)

 

..............

 

مرحوم علامه میرجهانی(ره) نقل میکند:


در عالم رویا مادر مظلومه ام حضرت فاطمه زهرا را دیدم...


 ایشان 3 بیت شعر فارسی خواندند. وقتی بیدار شدم فقط یک بیت را به یاد داشتم و آن بیت اینگونه است :


fatemie11.jpg

"دلـــــــــــی شکستـــــــه تر از مــــــن در آن زمانــــــه نبود

در این زمان دل فـــــــــــرزند من شکستــــه تر است..."

وای بــــــــــرمــــا...


deli-shekastetar.jpg

 

منبع : شیفتگان حضرت مهدی ج1 صفحه160

 

افسران - ایام فاطمیه ...

 

+ما نمیگیم دید و بازدید نباشه , ما میگیم حُرمت نگه داشته بشه . حُرمت نگه داشتن رو درست معنا کنیم .  دین ما دین غم و اندوه نیست , فقط برای مادری که حق به گردن مون داره , برای مادری که اگر پشت در از علی ع دفاع نمیکرد ما الان اسلامی نداشتیم . برای مادرمون حُرمت نگه داریم . آجرک الله یا بقیه الله

 

 

حفیظی | 18:28 - جمعه 23 اسفند 1392




اون دخترایی که وقتی دوتا لات میبینن عوض لبخند ،چادرشونو محکم تر میگیرن....

دخترایی که چادرشون خاکی و گلی و خیس میشه ولی از سرشون باز نمیشه....
دخترایی که سرشون بره چادرشون نمیره....

دخترایی که آروم و سنگین قدم بر میدارن که مبادا دل نامحرمی بلرزه....

دخترایی که زیباییشونو عرضه نمیکنن به هرکس و ناکسی....

دخترایی که از هر کس و ناکسی دل نمیبرن.....

دخترایی که بهشون میگن امل ولی بازم سکوت میکنن تا مبادا ترک بردارد چینی نازک عفتشون...

دخترایی که میراث زهرا (سلام الله) رو خوب حفظ کردن....

 

مث ماه یه دونه اند ،باید قدرشون رو دونست
سلامتی همشون صلوات.

 

حفیظی | 20:40 - جمعه 9 اسفند 1392




http://www.speakfa.com/i/attachments/1/1393060387993806_orig.jpg

بانوی محجبه ای در یکی از سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای در فرانسه خرید می‌کرد؛ خریدش که تموم شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندق‌دار یک خانم بی‌حجاب و اصالتاً عرب بود.
صندوق‌دار نگاهی از روی تمسخر بهش انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را می‌گرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز می‌انداخت. اما خانم باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمی‌گفت و این باعث می‌شد صندوقدار بیشتر عصبانی بشه ! بالاخره صندوق‌دار طاقت نیاورد و گفت: ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه می‌خوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور می‌خوای زندگی کن!
خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندق‌دار کرد … روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از دیدن چهره اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت: «من جد اندر جد فرانسوی هستم…

حفیظی | 15:32 - دو شنبه 5 اسفند 1392




 

چادرم.jpg

مارتین ایندیک محقق آمریکایی و یکی از مقامات بلند پایه آمریکایی:
هر زن محجبه در کوی و برزن ایران،به منزله پرچم جمهوری اسلامی است
لذا ما برای براندازی این نظام باید این حجاب را سست کنیم
دیگر وقت آن نیست که دانشجویان را به خیابان ها بکشانیم،بلکه باید حجاب را از سر زنان برداشت و از این طریق می توان نظام اسلامی ایران را نابود کرد .

 

چقدر چفیه ها خونی شد تا چادری خاکی نشود

خواهرم؛
فقط با دوست می توان قهر کرد، غریبه ناز ما را نمی کشد
نکند تو را خواب ببرد و حجابت را آمریکا ...

حفیظی | 9:15 - پنج شنبه 1 اسفند 1392




همیشه وقتی از حجاب وحیا حرف میزنیم از خانم ها میگیم ...از چادری هامیگیم....

اما امروزمیخوام بگم...

 

 

 

 

سلامتی هر پسری که ریش داره وبهش میگن پاچه بزی خم به ابرو نمیاره...

سلامتی اونیکه
پاتوقش مزار شهداس نه باشگاه کامبیز بدنساز...

سلامتی کسی که جای پرورش اندام وتزریق بازو پرورش ایمان میکنه وخودسازی...

سلامتی پسری که سرش و خم میکنه تا سنگ فرش خیابونا ،نه رودروی

ناموس مردم....


سلامتی هرچی پسره که بلوز آستین بلند میپوشه و شلوار کتان نه لباس

های تنگ وشلوار جاستین...


سلامتی اونی که نه مدونا میشناسه نه  والیزابت تیلور ...دختر رویاهاشم سلنا گومز نیست...

سلامتی اون مردی که
وقتی تو تاکسی میبینه دوتا خانم نشسته نمی ره وسطشون بشینه...

سلامتی اون پسری که بلده مکبر باشه و
نماز اول وقتشحجته...

سلامتی هرکی که پیشش،روبروش ،
کنار دستش تو کلاس با امنیت میشینیوانگارنه انگار کنارش دختر نشسته...

سلامتی اون پسری که
بعد امتحان نمیره پیش همکلاسی های مونث وبگو بخند رابندازه به بهانه ی امتحان...

سلامتی اون پسری که حاضره دخترا بهش بگن مریض واون وانده...

سلامتی آقا پسری که وقتی تو ماشینش صدای ضبطش وبلند میکنه ..
نوای کربلا کربلا میاد..

سلامتی اون آقایی که ظهر تو دانشگاه پشت کفشاشو خم میکنه وآستیناش بالا وآب میچکه....جوراباشم از جیباش آویزونه...مهم نیست دخترای جفنگ دانشگاه مسخرش کنن مهم زود رسیدن به حسینیه ست....

سلامتی اونی که تو تابستون میره اردوی جهادی نه صفا سیتی با دوست

دختراش....توشمال


سلامتی اون پسری که عکس فرماندهین دفاع مقدس میزنه رو پیرهنش....از همه

باحال تر عکس حضرت آقا رو...




به سلامتی اون جوونایی که ایمانشون رو حفظ میکنن

سلامتی اون پسری که کلاس درسو تعطیل میکنه تا به نماز اول وقت برسه

به سلامتیه پسریه که هنوز ریش نداره ولی مردونگی رو بلده...

به سلامتی پسری که همیشه خدا رو میبینه نه دخترارو

سلامتی هرچی پسر مذهبی...

سلامتی هرچی بچه حزب اللهی....

سلامتی همشون صلوات

حفیظی | 11:20 - یک شنبه 22 دی 1392




 

 

حفیظی | 11:11 - یک شنبه 22 دی 1392




http://upload7.ir/images/55496256685960548486.jpg


»»نقل یک ماجرای واقعی

دختری حدود 20 ساله در دانشگاه برای مشاوره به من مراجعه کرده بود و می گفت: "من عاشق شده ام!"
گفتم: عاشق چه کسی؟

گفت: عاشق شوهر خاله ام شده ام! و این صرفا یک عشق ظاهری و قلبی نیست بلکه قضیه ازدواج در میان است! به خانمش که خاله من است گفته می خواهی از زندگی من بیرون برو می خواهی بمان من می خواهم زن بگیرم! فقط به او نگفته که زن دومم دختر خواهر خودت است!”‌
گفتم: “چند سالش است لابد خیلی خوش تیپه !؟”‌

گفت: “ شاید برای دیگران نباشه چون حدود 60 سال دارد ولی برای من هست!”‌
گفتم: “حتما خیلی پولداراست؟”‌

گفت: “نه راننده مردم است !”‌
بعد نگاهی طلبکارانه من گفت: “حاج آٍٍقا! حالا هم پیش شما نیامده ام به من بگویید اسغفرالله و از این حرفها، بلکه آمده ام که به من بگویید مادرم را چکار کنم مادری که شنیده شوهر خواهرش می خواهد دوباره زن بگیرد سکته ناقص را زده است اگر بفهمد زن دوم این آقا، دختر خودش است حتما می میرد. می خواهم بدانم جان مادرم ارزش عشق من را دارد یا نه؟!”‌
گفتم: “ قبول داری خیلی عجیب است دختری بیست و یکی دو ساله با مردی حدود 60 ساله ازدواج کند؟”‌

گفت: “ راستش را بخواهید نمی دانم چی شد ولی یک چیزی را خیلی خوب می دانم مسافرت می رفتیم خیلی با شوهر خاله ام راحت بودم مثل پدرم بود والیبال بازی می کردم توپ بر سر و کله من می زد و درد دل های خصوصی، پیامهای قشنگ و عاشقانه، حتی پدر و مادرم می دانند که من با شوهرخاله ام راحتم اما خبر از عشق ما ندارند. بعد از مدت طولانی دختر گلم، دختر گلم، تبدیل به همسر گلم شد!”‌

حضرت علی علیه السلام در باره سخن گفتن با زن نامحرم فرمود:

«ای بندگان خدا! بدانید که... گفتگو و اختلاط مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد و دل‌ها را منحرف می سازد و پیوسته به زنان چشم دوختن؛ نور چشم دل را خاموش می گرداند و همچنین با گوشه چشم به نامحرم نگاه کردن از حیله و دام های شیطان است.»

(بحارالانوار ج 74 ص 291 )


دستورات معصومین علیهم السلام برای بهتر زندگی کردن ماست ....

حفیظی | 10:23 - چهار شنبه 27 آذر 1392




http://sangariha.com/i/attachments/1/1386591006534576_large.jpg

 

 

بی عشوه ولی دلربا ...

اوست معلم وقار در قله ی بی نیازی ...
هر خارو خسی عاشقش نمی شود و زیباییش را هر دلی لمس نمیکند ..
او پیش از انتخاب شدن انتخاب میکند و پیش از معشوق شدن عاشق می شود
با زیرکی گوی عقل را از کنار دیو هوس می رباید ...
او همان دختر عفیف و در پس پرده ی حجاب است..

حفیظی | 17:49 - سه شنبه 19 آذر 1392




زن زیبایی به عقد مرد زاهد و مومنی در آمد.

مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده زیستی را نداشت.
روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان بدانند که تو چه زنی داری و چگونه به او بی توجهی می کنی، من زر و زیور می خواهم!
مرد در خانه را باز کرد و روبه زن می گوید: برو هر جا دلت می خواهد!
زن با نا باوری از خانه خارج شد، زیبا و زیبنده!
غروب به خانه آمد .
مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟ رفتی؟ گشتی؟ چه سود که هیچ مردی تو را نگاه نکرد .
زن متعجب گفت: تو از کجا می دانی؟
مرد جواب داد: و نیز می دانم در کوچه پسرکی چادرت را کشید!
زن باز هم متعجب گفت : مگر مرا تعقیب کرده بودی؟
مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت: تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم نگاه نیاندازم، مگر یکبار که در کودکی چادر زنی را کشیدم!

حفیظی | 12:23 - پنج شنبه 14 آذر 1392





خاک بر سر من بیشعور! من احمقی که نسبت به چادر مادرم انقدر بی غیرتم!

مادرم شرمندتم! اگه اون روز تو کوچه سیلی به صورتت زدن، امروز این بی حیاها با این سرو وضعشون کج دهنی به چادر مشکی خاکیت میکنن! اره، خاک بر سر من بی غیرت بی همه چیز! من ترسویی که هیچ کاری نکردم برای سامان دادن به اشاعه ی این بی عفتیا!

 

به قرآن کلی خون پای این کشور رفته ها!! این همه جوون شهید نشدن که خیابونای ایران بشه سالن مد و هزار کثافتکاریه دیگه!!!!

حفیظی | 21:28 - دو شنبه 11 آذر 1392




- ببخشید آقا! روسری بزرگ دارین؟

- مشتری نداره. نمیاریم

- جوراب ساق بلند چی؟
- جورابامون بلنده. تا قوزک پان!

- مانتوی آستین بلند که دارین دیگه؟
- نه! مانتو مشکی‌های دو سال پیش طبقه بالان. می‌تونید ببینید.

- دیدم اونا رو. دو تا آدم توش جا می‌شه. مشکی هم نمی‌خوام آقا. رنگ شاد می‌خوام.
-  بده برات بدوزن. ما نداریم. خوش اومدی!

.

.

شهدا جنگیدن تا مانتو هامون بالا نره!تا موهامون افشون نشه!تا تو دلامون خالی نشه!...

تا آزاد باشیم،آزاد،آزاد.

اما آیا آزادی اینه؟!...ما نخواستیم...

حفیظی | 21:25 - دو شنبه 11 آذر 1392




وقتي كودك بودم نصيحتم مي كردند:

دخترم حسادت كار بدي ست،زشت است،در شان تو نيست.

بزرگ شدم و حسادت هايي ديدم،بسيار مضحک!

مردم مي گويند: ما آزادي نداريم، در قفسيم، آزاد نيستيم!

مي گويند:"برهنگي آزادي ست!

برهنگي را مي خواهيد؟

برهنگي كه مختص حيوانات است!

پس شما آزادي حيواني را مي خواهيد؟ اين گونه!؟
موي دم اسبي/كاكل خروسي/چكمه ي سم گاوي/

كليپس كوهان شتري/ناخن بلند سگي/

چشمان گربه اي/لباس پوست پلنگي/

لباس خفاشی/فر گوسفندی...

واي بر تو اي اشرف مخلوقات،

كه به جماعت حيوانات حسادت مي كني ... !!

حفیظی | 21:24 - دو شنبه 11 آذر 1392




در دانشگاه به قل خودش روشنفکر بود. یک روز فهمید که من بسیجی هستم. جلوی جمع برگشت گفت: شنیده ام توهم چماق بدستی؟ گفتم بله چماق بدستم. زماندفاع مقدس که امثال تو سوراخ موش اجاره می کردند چماقمان را برداشتیم و به شکل اسلحه در آوردیم و برای شماها سینه سپر کردیم. بعد از دفاع که شما ها دنبالعشق و حالتان بودید چماقمان را دست گرفتیم و شکل کلنگ در آوردیم و شروع به آبادانی کشور و ساختن سد ها و جاده ها و نیروگاه ها کردیم. وقتی زلزله بم و سیل گلستان و زلزله آذربایجان و ... آمد و شماها در خانه های خود لم می دادید و فریادانسان دوستی سر میدادید چماق هایمان را برداشتیم و به شکل برانکارددر آوردیم و رفتیم تا مردم را از زیر آوار و گل و لای در بیاوریم. زمانی که شما به فکر کوی دانشگاه و عشق بازی هایتان بودید چماق های مان را برداشتیم و به شکل بیل در آوردیم و رفتیماردو های جهادی تا به محرومان کشور کمک کنیم. زمانی که شما ها دنبال ناموس مردم بودید و عده ای بی غیرت مثل خودتان دنبال ناموستان بودند چماق هایمن را برداشتیم تا از ناموس شما ها دفاع کنیم.

این بسیجی های چماق بدست

 اما شما ها چه کردید؟ مگر نمیگویید روشنفکر هستید؟ مگر نمیگوید گفتگوی تمدن ها؟ پس چرا چماقتان را برداشتید و مثل شعبان بی مخکشور را به آشوب کشیدید؟ شیشه هارا شکستید، ماشین ها را آتش زدید، خیابان ها را بستید، از بیگانه دفاع کردید، به کشور خیانت کردید، به اقتصاد ضربه زدی، اوتوها و لباسشویی ها را در ساعت 8 شب روشن کردید تا برق بیمارستان ها قطع شود و .... پس کو آن همه شعار های قشنگتان؟ پس کو روشنفکریتان؟ بله منچماق به دستم و به این چماق بدستیافتخارمی کنم اما تو چی؟

 

http://sayberi174.persianblog.ir

حفیظی | 21:11 - دو شنبه 11 آذر 1392




 

 

حواست باشد...

داریم جایی "زنـدگـــی" میکنیم کـه:

هَرزگی "مـُـــــد" اســت

بی آبرویــی "کلاس" اســـت

مَســـــتی و دود "تَفـــریــح" اســـت

رابطه با نامحرم "روشــن فکــری" اســت

گــُـرگ بــودن رَمـــز "مُوفقیت" اســـت

بی فرهنگی "تمــــــدن" است

پشت به ارزش ها و اعتقادات کردن نشانه "رشد و نبوغ" است

و تو ای همسنگر...

مواظب باش !!

حجاب ؛ خون بهای شهیدان...

♥ یادمون نره خیلی خون ها ریخته شد تا من و تو توی آرامش باشیم ♥

♥ شادی روح شهدای عزیزمون صلوات ♥

حفیظی | 18:34 - سه شنبه 5 آذر 1392




حسین  هنوز هم مظلوم است

چون وقتی  محمرم می آید

پولدارترین مرد شهر یک ماه تکیه راه می اندازد و خودش در روز تاسوعا سر مردم گل میمالد و یتزده ماه هم سرشان شیره

لات محل شبها در تکیه لخت میشود و میانداری میکند و روزها مردم را لخت میکند و زورگیری!

اون یکی تا پایان اربعین تمام پاساژش را سیاه میکند و تا پایان سال مردم را سیاه!

حاج آقا...مداح معروف شهر بابت ۷ساعت مداحی حقوق ۲۵۰ روز یک کارگر را میگیرد!

رئیس کارخانه لبنیات ۳۰روز شیر صلواتی به خلق خدا میدهد و ۳۳۵ روز با اضافه کردن آب شیرشان را میدوشد!

بله حسین هنوز هم  مظلوم است

چون وقتی خورشید عصر عاشورا غروب کرد او هم میرود تا سال بعد تا یاد بعد

 

حفیظی | 18:22 - سه شنبه 5 آذر 1392




 

 

اندر احوالات مد جدید خیابان هایمان، که از قضا به اسم شهید هم هست...!

حفیظی | 13:21 - یک شنبه 19 آبان 1392




حفیظی | 13:20 - یک شنبه 19 آبان 1392




1382962_680247442000601_1847835305_n.jpg

در زمان حضرت موسی علیـه السلام مــردی با زنــی زنـا کــرد ،
وقتــی به خانـه خویش آمد، مـردی را با زن خود دیــد ،آن مرد را نــزد حضـرت موسی آورد و از او شکایت کــرد.

در آن لحظه جبرئیل بــر آن حضـرت نازل شد و گفت :
هر کس به ناموس دیـگران تجاوز کنــد به ناموسش تجاوز کننــد .

حضـرت موسی به آن دو فرمود :
با عفت باشیــد تا ناموستان محفوظ بمانــد.

• فروع کافـی،‌ ج 5، ص 553 •

حفیظی | 13:11 - یک شنبه 19 آبان 1392




های آقا پسر...

غیرتت رو به چی فروختی؟!

به دنیات؟... به هوست؟...

اَاااای خاک بر سرت...

زنده باد خروس

خروس وقتی ببینه به مرغش نزدیک میشن سینه سپر میکنه از حریمش دفاع میکنه...

تو از خروس هم کمتری؟..به جای اینکه از ناموست حراست کنی ،ناموس فروشی میکنی؟


12645072052856293128.jpg

siOmsr_535.jpg

شهدا ! شرمنده ایم





شهدا شرمنده ایم که راهتون نیمه کاره مونده

 تا سیر نشدیم نمیتونیم راهتون رو ادامه بدیم

 تا سیر نشدیم نمیتونم العجل العجل رو زمزمه کنیم

 سرمون شلوغه

 فعلا قصد ادامه راهتون رو نداریم

 شرمنده ایم ، شرمنده ایم

حفیظی | 15:31 - سه شنبه 19 شهريور 1392




حــِجـآب،

هـَمـآن چـآدُری بـود که پـُشتِ دَرِ خـآنه سـوخت...

وَلـی اَز سـَرِ فـآطِمهـ نـَیـُفتـآد...

 

حفیظی | 20:36 - شنبه 16 شهريور 1392




حفیظی | 12:9 - سه شنبه 5 شهريور 1392








 اوضاع خیلی خوبه
پسره ۲۷ سالش بود ۶ سال بود نامزد بود یکی رو میخواست
بهش کار ندادن بابای دختره داد به یه نفر دیگه پسر دایم خودشو کشت
پدر بزرگش سالی ۲بار مکه میره ولی یه بار نیومد دست نوه اش رو بگیره.
داداشی اوضاع خیلی عالیه


دختره با نامزدش تا دم دانشگاه میره داخل دانشگاه با n نفر
دیگه هم هست



فقر و فحشا



داداش جونم اوضاع حرف نداره
داداش اوضاع یک یکه
مدیر عامل باشگاه به بازیکناشون هواپیما میخواد بده
داداش اوضاع از این بهتر نمیشه
پسرای سرزمینت ابروهاشونو برمیدارن مثل دخترا

آرایش



داداش اوضاع خیلی قشنگه


داداش این مرد با سنش به خاطر اینکه پیش زن و بچه اش
شرمنده نشه شبا هم کار میکنه

پیرمرد



داداش شما رشادت کردین ولی جومونگ شد سنبل رشادت…..



جوموونگ



داداش قویترین مرد جهان رو یه نوجوان ۱۷ ساله کشت..

روح الله داداشی



داداش یه مـــــــادر چندتا بچه رو نگه میداره آخ نمیگه
اما چندتا بچه یه مـــــــادر رو نگه نمیدارن..

فقر



داداش دختر سرزمینت تو سن کم داره کار میکنه که شما به خاطر
آسایش اینا از خودتون گذشتین

دختر بچه+کار


حفیظی | 8:28 - دو شنبه 14 مرداد 1392